یادداشت

RSE Group

یادداشت

RSE Group

مسافرکوچولو

هیچ کس به تو احتیاج نداره هیچ کس تو رو دوست نداره هیچ کس دلتنگ تو نمیشه هیچ کس در مورد تو حرف نمی زنه  گریه نکن                                اسم من هیچ کس.

زندگی به من آموخت چگونه دوست داشته باشم ولی به من نیاموخت چگونه فراموش کنم ؟؟اگر آدمی زندگی را دوست می داشت هرگز در آغاز تولد نمی گریست.

برگهای پاییزی

چهره اش غمگین قلبش خسته بدنش سرد و اشکهایی روان کسی را از دست داده کسی که مدتها با او خو گرفته بود وقتی با پاییز باد سرد پاییزی عشقش را گرفت او هم همچون پاییز چهره اش زرد بدنش سرد قلبش پژمرده و رگبار اشک پاییزی اش روان از وقتی که سر نوشت پاییز عشق را گرفته بود چه پاییز غمگینی را تحمل کرد پاییز درد عشق آیا عشق او همراه بهار باز می گردد؟؟او به انتظار نشسته.

زیبایی

حتی در آسمان تیره وابری  هم می توان ستاره پیدا کرد حتی از دریای خروشان و طوفانی هم می توان ماهی گرفت اگر آب نیست و آفتاب بی رمق است می توان حتی گل و درخت را در حافظه کاشت و برگ و بارشان را به تماشا گذاشت تنها باید به چشمهایمان بیاموزیم که زیباییها را جست و جو کنند به گوشهایمان یاد بدهیم که زمزمه های مهربانی را بشنوند به قلبهایمان هشدار دهیم که جز برای محبت و عشق نتپند.می توان حتی برای پژمرده شدن گلی غنچه ای و ساقه ای نازک و کوچک هم دل سوزاند بیا که به خوابهایمان رنگ نقره ای بپاشیم و هر شب در آسمان و ابری به دنبال ستاره های روشن بگردیم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد